*زرینکوب در چاپ نخست از کتاب «دو قرن سکوت» از ایران باستان مبالغه آمیز دفاع کرده که برخی زرتشتیان و باستان ستاهای افراطی را شادمان ساخته اما توجه ندارند که او شش سال بعد (سال 1336) ضمن اصلاح نوشته ی پیشین، در مقدمه ی چاپ دوم، به بازگشت از موضع قبلی اش تصریح کرده است.
شناسنامه کتاب: دو قرن سکوت، عبدالحسین زرینکوب، تهران، انتشارات سخن، چاپ پانزدهم، 1381، مقدمه
وی در مقدمه (ص 19 ـ 20) چنین نگاشته است:
«در جایی که سخن از حقیقت جویی است چه ضرورت دارد که من بیهوده از آنچه سابق به خطا پنداشته ام دفاع کنم و عبث لحاج و عناد ناروا ورزم؟
از این رو، درین فرصتی که برای تجدید نظر پیش آمد، قلم برداشتم و در کتاب خویش برهرچه مشکوک و تاریک و نادرست بود، خط بطلان کشیدم.
بسیاری از این موارد مشکوک و تاریک جاهایی بود که من در آن روزگار گذشته، نمی دانم از خامی یا تعصب، نتوانسته بودم به عیب و گناه و شکست ایران به درست اعتراف کنم.
در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبریز بود که هرچه پاک و حق و مینوی بود از آن ایران می دانستم و هرچه را از آن ایران ـ ایران باستانی را می گویم ـ نبود، زشت و پست و نادرست می شمردم.
در سالهایی که پس از نشر آن کتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمی از کار و اندیشه و در باب همین دوره از تاریخ ایران، غافل نبودم، در این رأی ناروای من چنان که شایسته است، خللی افتاد. خطای این گمان را ـ که صاحب نظران از آن عافل نبودند ـ دریافتم و درین فرصتی که برای تجدید نظر در کتاب سابق دست آمد لازم دیدم که آن گمان خطای تعصب آمیز را جبران کنم.»
یادآوری:
بنابراین راهی را که جوانانی که امروز گرفتار باستان ستایی افراطی شده اند، دکتر زرینکوب شصت هفتاد سال پیش در دوران جوانی پیموده است اما بخاطر دانش و انصاف و روحیه ی حقیقت جویی که داشته، بزودی آن راه را کنار گذاشته است.